2 Chronicles 18:2-7
2 ▼▼ This verse is empty because in this translation its contents have been moved to form part of verse 2تواريخ 18:3.
3 ▼▼ In this translation, this verse contains text which in some other translations appears in verses 2تواريخ 18:2-3.
چند سال بعد، يهوشافاط برای ديدن اخاب به سامره رفت و اخاب پادشاه برای او و همراهانش مهمانی بزرگی ترتيب داد و تعداد زيادی گاو و گوسفند سر بريد. در آن مهمانی اخاب از يهوشافاط پادشاه خواست در حمله به راموت جلعاد به او كمک كند. يهوشافاط گفت: «هر چه دارم مال توست، قوم من قوم توست. من و قومم در اين جنگ همراه تو خواهيم بود. 4ولی خواهش میكنم اول با خداوند مشورت كنی.» 5پس اخاب پادشاه، چهارصد نفر از انبيای خود را احضار كرد و از ايشان پرسيد: «آيا برای تسخير راموت جلعاد بروم يا نه؟» همهٔ آنها يک صدا گفتند: «برو، چون خدا به تو پيروزی خواهد بخشيد.» 6آنگاه يهوشافاط پرسيد: «آيا غير از اينها نبی ديگری در اينجا نيست تا نظر خداوند را به ما بگويد؟» 7اخاب جواب داد: «چرا، يک نفر به اسم ميكايا پسر يمله هست، كه من از او نفرت دارم، چون هميشه برای من چيزهای بد پيشگويی میكند.» يهوشافاط گفت: «اينطور سخن نگوييد!»
Copyright information for
PesPCB